ما محتاج شنیدن این توصیهها هستیم و اهمیت نماز جمعه، از جمله در همین است. من از همین جا وارد صحبت درباره نماز جمعه شوم: ما نماز جمعه را از انقلاب و از امام داریم. قبل از انقلاب، نماز جمعه کشور ما هم از لحاظ تعداد نماز جمعهها، هم از لحاظ کمیّت مردمی که در آن شرکت میکردند و هم از لحاظ کیفیّت سخنانی که گفته میشد - مگر استثناهای محدودی - نزدیک به صفر بود. بعد از انقلاب، نماز جمعه ایران در صدر فهرست نماز جمعههای دنیای اسلام قرار گرفت و این مبالغه نیست. هزار جمعه است که در تهران و در شهرستانهای دیگر، با اندکی تقدیم و تأخیر، نماز جمعهای تشکیل میشود که از لحاظ کمیّتِ شرکت کنندگان، در مواقعی حتماً بینظیر و یا در مواقعی هم کمنظیر است. از لحاظ نوع مطالبی که گفته میشود، در دنیای اسلام بینظیر است. از لحاظ تأثیراتی که این نماز جمعه بر دل مردم، بر جان مردم، بر خطّ سیاسی مردم و بر تصمیمگیریهای بزرگ مردم میگذارد، در دنیا بینظیر است. هشت سال دفاع مقدّس ما از نماز جمعهها نیرو گرفت و در نماز جمعهها تبیین شد. سختترین دوران این انقلاب - یعنی سالهای پنجاهونه و شصت - که توطئه عظیم سیاسی علیه امام و انقلاب و کشور طرّاحی و اجرا میشد، این توطئه در نماز جمعهها شکست خورد. مردم در طول این مدّت، در نماز جمعه، از زبان یک امام عادل و یک نَفَس امین - که همین ائمّه جمعه محترمی هستند که در تهران و شهرستانها با مردم حرف میزنند - نسبت به مسائل کشورشان و مسائل جهان آگاه شدند و