یعنی اخلاص، اعتماد به خدا و شناختن « موقع » و بهرهبرداری از آن - بود که این عمق را پیدا کرد و خیلی عمیق است. شما پاسداران هم همینطور باید حرکت کنید؛ که تا بهحال هم همینگونه حرکت کردهاید. درباره پاسداران باید عرض کنم: اینها کسانی هستند که علیرغم همه انگیزههایی که در دنیای مادّىِ امروز برای جوانان وجود دارد، لباس عفاف و تقوا پوشیدند، به استقبال معنویات رفتند، برای خدا قدم در میدان گذاشتند و هرجا هرچه از وجودشان لازم بود - جانشان، سلامتیشان و حضورشان در میان خانواده؛ که اینها نعمتهای خداست - همه را تقدیم کردند. بسیاری از این پاسداران و جوانان ما، کسانی هستند که بحمداللَّه سالمند. به شهادت نرسیدند و سلامتیشان را هم از دست ندادهاند؛ اما در حکم شهدا هستند؛ زیرا آن جایی که حضورشان در جبهه و فعّالیّتشان آنها در میدان لازم بود، آن را به انقلاب و به ملت و به کشور و به خدا تقدیم کردند. این همان کاری است که اینها کردند؛ یعنی موقعیت و زمان را شناختند، به خدا اعتماد کردند و اخلاص هم ورزیدند. این شهدای بزرگ ما، همین شهدای عزیز، همین شهدای نامآور، برادران « زینالدّین » - که مادر گرامیشان صحبت کردند - و بقیه سرداران شهید، روزی که قدم در این میدان گذاشتند، به این نیّت نبودند که یک روز نامشان پشت بلندگوهای عظیم این کشور و این دنیا برده شود؛ نه. مثل یک انسان معمولی به جبهه رفتند، برای این که وظیفه خودشان را انجام دهند. هر جا هم احساس کردند که آن جا وظیفه است، به آن جا رفتند. این اخلاص است. این اخلاص را امروز ملت ما با خود حمل میکند و