ایشان را ما زیارت کردیم - همان حالت و همان شور و همان تحرّک را در ایشان انسان میدید. این خیلى باارزش و قیمتى است که انسان نگذارد گذشت زمان و حوادث گوناگون، شور، تحرّک و تهیّجى را که خداى متعال در او قرار داده و میتواند آن را مثل یک صَرف [1] گرانبها، مثل یک سرمایهى گرانبها براى پیشرفتهاى گوناگون در میدانهاى مختلف مصرف بکند از بین برود؛ ایشان نگذاشته بودند که آن از بین برود. به هر حال وجودشان حقیقتاً وجود ذیقیمتى بود، براى اسلام و مسلمین و نظام اسلامى ارزش داشتند و تا آخر هم کار کردند. یعنى واقعاً هیچ وقت آقاى جعفرى از کار افتاده و کنارنشسته و بیکاره نشد؛ دائم مشغول کار، مشغول تلاش، مشغول تحرّک بود. خداوند انشاءالله درجاتشان را عالى کند. البتّه دیدید که مردم هم چطور برخورد کردند. من وقتى دیدم تشییع جنازهى ایشان را، این هیجان مردم را، این کارهاى گوناگون را، گفتم واقعاً این اثر اخلاص است. جوهرى از اخلاص در کار این مرد بود و اثر اخلاص همین است. وقتى کسى یک کارى را محض رضاى خدا، براى خاطر اهداف مقدّس انجام میدهد، خداى متعال نمیگذارد که بار او زمین بماند و نمیگذارد که ضایع بشود، بلافاصله پاداش آن را میدهد. و حالا ایشان در زندگى، که عزّت و توفیق داشتند و زندگى خوبى کردند، بعد از درگذشتشان هم این جور مردم [ برخورد کردند ]. با اینکه ایشان ارتباطات مردمىِ زیادى نداشتند، در عین حال دیدید که مردم - خواص،