نکته دوم این است که من باید از وزارت اطّلاعات - از مدیران وزارت، از وزیر و معاونان و مسؤولان، از هیأت سه نفرهای که رئیس جمهور برای پیگیری این حادثه معیّن کردند - تشکّر کنم. اینها واقعاً زحمت کشیدند و حقیقتاً این روزها تجربه سختی را از سر گذراندند. این شوخی نیست. انسان یک نقطه ضعفی را در پیکره خودش احساس کند، صادقانه آن را با مردم در میان بگذارد و بگوید اینجایم این اشکال را دارد، این ضعف را دارد. هر کسی این کار را نمیکند. شما بدانید از اینگونه قضایا، تا آنجایی که ما میشناسیم، در همه سرویسهای امنیتی دنیا - حتّی چندین برابر - اتّفاق میافتد. اگر بدانید که سازمان « سیا » ی امریکا و « موساد » صهیونیستها و « اینتلیجنت سرویس » انگلیس - حالا این سه سازمانی که از اینها ماجراهای زیادی را اطّلاع داریم - چقدر دستشان درگیر قتلها و جنایتها و خباثتها و بمبگذاریها و آدمکشیها و مثله کردنها و ترورها و ایجاد وحشتهاست - که البته ما هم یقیناً همهاش را اطّلاع نداریم؛ گوشههایی از آن را فقط اطّلاع داریم - واقعاً دچار بهت و حیرت میشوید ! منتها آنها نمیآیند اینطور صریحاً اعلام کنند. یک نفر جاسوس در داخل دستگاه امنیتی کشوری از همین کشورهای معروف پیدا شد؛ اوّلاً تا ماهها که به کسی چیزی نگفتند - همینطور کتمان کردند - بعد که دیدند طرفِ مقابل افشا کرد، اینها هم مجبور شدند و افشا کردند؛ آنها هم بنا کردند یک طوری رفع و رجوع کردن ! البته محاکمهاش کردند؛ لیکن از لحاظ تبلیغاتی، اینطور چیزها را به رو نمیآورند و نمیگویند. شما ببینید درباره این قضیه ما که خودِ وزارت اطّلاعات پیشقدم شد و