بیانات سال 77


نباید هم از پدران و مادران انتظار داشته باشید که به جوانشان اصلاً تذکّر ندهند. هر جوانی به کمک فکری پدر و مادر خود احتیاج دارد. نباید تصوّر کرد که کمکهای فکری پدر و مادر و بکن نکن‌های پدرانه و مادرانه و مشفقانه، جلوِ نوآوری جوان را میگیرد؛ نه، این طور نیست. من گمان نمیکنم آن‌جایی که نوآوری معقول و منطقی و صحیحی باشد، پدر و مادر یا بخصوص جامعه ما در مقابل آن بایستند؛ نه. امروز اصلاً تشویق به نوآوری، جزو شعارهای مکرر این جامعه و این نظام است.

ما نوآوری را دوست میداریم؛ منتها همان‌طور که شما هم در صحبتهایتان کاملاً توجّه داشتید و به آن اشاره کردید و من هم تصریح کردم، نوآوری بایستی به نوآوریهای غیرمنطقی و گاهی نابخردانه منتهی نشود؛ یعنی انسان با هرچه که سنّت است، با هر چه که از نسل قبل است، یا قدیمی است، به صرف این که من میخواهم نوآوری کنم، مبارزه نکند. این اصلاً منطقی نیست؛ این را عقل نمیپذیرد. نوآوری، یعنی در آن میدانهایی که حرکت تکاملی وجود دارد، بایستی ما آن را پیش ببریم. بنابراین، از جوانان این انتظار هست که نوآوری و خلاقیت کنند.

البته افرادی هم هستند که چشم و گوششان خیلی بسته است؛ من این را هم منکر نمیشوم. تحجّر و تصلّب هست، لیکن همان آدمهای متحجّر را هم میتوان با شیوه منطق درست، آگاهشان کرد. ما این را در دوره مبارزات خیلی تجربه کردیم. جوانانی دور و برِ ما بودند که در خانواده‌های خودشان گاهی حرفهایی را مطرح میکردند که باعث برآشفتگی پدران و مادرانتان میشد. اتّفاق افتاده بود که بعضی از این پدران و مادران به ما

«23»