هرچند که با سیرِ بطئی موسیقی مواجه بودیم، اما به هر حال شاهد روند روبه رشد موسیقی در کشورمان بودهایم. مسألهای که وجود دارد و باعث شده که این هنر نتواند آن جایگاه واقعی خودش را متناسب با قابلیتهای خودش در جامعه ما پیدا کند، این است که بهطور کلّی امور هنری و فرهنگی کشور ما، واجد مسؤولان و متولّیان متعددی است که بهطور موازی در این جنبهها تصمیمگیری و اعمال نظر میکنند. اگر بخواهیم شفّافتر بگوییم، باید عرض کنیم که در این زمینهها اختلاف سلیقههای زیادی وجود دارد که باعث شده جوانان و بهویژه جامعه موسیقی ما در اینخصوص بلاتکلیف بمانند. سؤال بنده از حضرتعالی این است که جدای از آن جنبههای فقهی که قبلاً به آن پرداخته و از حضورتان سؤال شده، نظرتان بهطور خاص در مورد قابلیتهای اجتماعی موسیقی به عنوان یک هنر چیست و این که در جامعه امروزی ما، با مقتضیات امروزی ما، با مقتضیات جوان امروز ما، با نوگراییهایی که جوان ما طالب آن است، فکر میکنید موسیقی چه شرایطی باید داشته باشد ؟ همچنین نظر خود را درخصوص جنبههای ویژه در موسیقی غیرسنّتی، بهعنوان اینکه زبانی بینالمللی - و نه غربی - است، بفرمایید. آیا به این موضوع قائل هستید که بهترین راه مبارزه با تهاجم فرهنگی - که یکی از مهمترین روشهایش نفوذ از راه هنر و بهویژه از راه موسیقی است - ارائه الگوهای پاک و سره و ناب و متناسب با شرایط ملی و مذهبی کشورمان است ؟ این که ما بگوییم موسیقی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی است، نه؛ من به این معتقد نیستم که موسیقی یک چنین کششی داشته باشد.