دانشگاهها حقّی برای دخالت دانشجو در مسائلی که در دانشگاه مطرح است، قائل نیستند و یک عدّهی دیگر هم به صورت ظاهر مخالفتی ندارند؛ منتها آنطور که از حرفهایشان برمیآید، شورای صنفی و شورای دانشجویی، یک چیز نمایشی و غیرواقعی خواهد بود. من واقف هستم که این بحث بهطور مستقیم شامل مسؤولیت جنابعالی نمیشود - بحث اجرایی است - منتها میخواستم نظر کلّی شما را در مورد شوراهای دانشجویی و شوراهای صنفی بدانم. * این شوراهایی که در قانون اساسی هست، اصلاً با « مدیریّت شورایی » دو مقوله است. یکسری کارهای ویژهای است که در سطح شهر و روستا انجام میگیرد و بهوسیلهی شوراها تصویب میشود؛ مثلاً اینکه شورای شهر، شهردار را معیّن میکند. کارهای شهردار را خود شهردار انجام میدهد، نه شورای شهر. البته آنها مصوّبه دارند، لیکن اجرا کننده اوست. مدیریّت، یک امر اجرایی است. ما در اوایل انقلاب، به طرف مدیریّت شورایی میرفتیم؛ حتّی این در جاهایی از قانون اساسی هم منعکس شده است؛ علتش هم این بود که در رژیم گذشته کشور حقیقتاً از مدیریّتهای فردی لطمه خورده بود و ما همه لطمه خورده بودیم. ما واقعاً به سمت مدیریّت شورایی میرفتیم؛ اما در عمل معلوم شد که مدیریّت شورایی اصلاً جواب نمیدهد و کافی نیست. مجموعه میتواند همفکری کند، قانون بگذارد، مصوّبه بگذارد، توصیه بکند، یا یک مجری را الزام کند؛ اما نمیتواند مدیریّت و اجرا کند. علّت اینکه در قضیهی ریاست جمهوری و نخستوزیری، یک پُست حذف شد، همین بود که ما در تجربه دیدیم