* نظر من این است که دانشگاه از لحاظ علمی باید تقویت شود. البته « خوب نبودن وضع علمی دانشگاهها » که شما میگویید، کاملاً منطبق بر گزارشهایی که مقامات رسمی و معمولی به من میدهند، نیست. با این حال اگر واقعاً همهی شما که دانشجو هستید، همین مطلب را تکرار کنید و بگویید « وضع علمی بد است » ممکن است که این یک فکر جدید و خبر تازهای باشد؛ لیکن دوستان ما که مسؤولان امور دانشگاههایند - امثال وزرا و دیگر مسؤولان - میآیند گزارشهایی میدهند که نتیجهاش بههرحال برروی هم، نتیجهی بدی نیست؛ نتیجهی خوبی است. بههرحال باید تلاش علمىِ خوبی بشود. من برای همین مسألهی علمی، تا به حال که دو، سه بار آقایان رؤسا و اساتید به اینجا آمدهاند توصیهای به آنها کرده و گفتهام اساتید را قدری فارغتر کنند؛ چون استادی که مثلاً در هفته سی و پنج ساعت و گاهی چهل ساعت تدریس دارد، اصلاً نفسی برایش باقی نمیماند که با دانشجو سر و کلّه بزند. ما گفتیم مثلاً با افزایش حقوق اساتید، کاری کنند که آنها این همه در بیرونِ دانشگاه دنبال درس دادن نروند. مقصود این بود که استاد وقتی در کلاس درس داد، برود در اتاق خودش بنشیند و فرصتی داشته باشد تا مسؤولین ذیربط بتوانند بروند با او حرف بزنند، مشورت و نظر بخواهند و نتیجتاً رشد علمی در دانشگاهها زیاد شود. * مدتها قبل از اینکه خدمت جنابعالی برسیم، سؤالی ذهن مرا به خود مشغول کرده بود که جویای پاسخی برای آن بودم؛ تا اینکه چند روز قبل که یک کار تحقیقاتی را - که ظاهراً پایاننامه بود - دیدم و به آمار