بیانات سال 77


بیشتر از دیگران باشد. این را باید حاکم قرار دهند. معیارهای تقوا، دلسوزی، اهل خودنمایی نبودن، برای خود در این کار وارد نشدن و اقدام نکردن و کیسه‌ای برای خود ندوختن مهمّ است. مردم بایستی دنبال افراد صالح بگردند. پس دو خصوصیت وجود دارد؛ یکی به عهده‌ی دولت و یکی هم به عهده‌ی مردم است، که اگر انجام گیرد، انتخاباتِ خوب انجام میگیرد.

و اما این‌که سؤال کردید مردم در ذهن ما کجا هستند. به نظر ما مردم اصل قضایا و همه‌کاره هستند. در تفکّر اسلامی و برداشت اسلامی، اندیشه‌ی خدا محوری با اندیشه‌ی مردم محوری هیچ منافاتی ندارد؛ اینها برروی هم قرار میگیرند. اوّلاً تا مردم متدیّن و معتقد به دینی نباشند، حکومت دینی در آن کشور اصلاً به‌وجود نمی‌آید و جامعه‌ی دینی شکل نمیگیرد. بنابراین، وجود حکومت دینی در یک کشور، به معنای تدیّن مردم است؛ یعنی مردم این حکومت را خواستند، تا این حکومت بیاید. وقتی که ما میگوییم حکومت دینی - که جمهوری اسلامی هم براساس احکام و تعالیم الهی است - آیا معنایش این است که مردم هیچ کاره‌اند ؟ نه. اگر مردم با حاکمی بیعت نکنند و او را نخواهند - ولو امیرالمؤمنین علیه‌السّلام باشد - او سرِ کار خواهد آمد ؟ در جمهوری اسلامی که نقش مردم واضح است.

در تفکّر دینی، اساس حاکمیت دین و نفوذ دین و قدرت دین، در اعمال آن روشهای خودش برای رسیدن به اهدافش به چیست ؟ تکیه‌ی اصلی به چیست ؟ به مردم است. تا مردم نخواهند، تا ایمان نداشته باشند، تا

«20»