بیانات سال 77


شما هرکس که باشید، متعلّق به هر دانشگاهی که باشید، به هر جناح سیاسی و فکری که وابسته باشید، از تقوا و پارسایی بینیاز نیستید. این اساس کار است. آدم وقتی باتقوا شد؛ یعنی مراقب خود بود - تقوا معنایش این است دیگر؛ یعنی انسان مراقب اعمال و رفتار خودش باشد که کار نادرست و بیقاعده از او سر نزند - هرکس که باشد، هرطور فکری که داشته باشد، هرگونه مذاق سیاسیای که داشته باشد، خطری ایجاد نمیکند؛ ضربه به جایی نمیزند؛ ویرانی به وجود نمیآورد؛ از او صلاح میتراود. لذا به نظر من اصل این است که هرچه میتوانید، خودتان و دیگران را - رفقا، دوستان و آنهایی که نشریه‌ی شما را میخوانند - باتقوا و متدیّن و پاکنهاد بار آورید.

* ان‌شاءالله که خیلی خسته نشده باشید. در طول ماههای گذشته، ما شاهد یکسری برخوردهای فیزیکی در نماز جمعه و مساجد بودیم که این برخوردها بعضاً توهین‌آمیز هم بود. میخواستم بدانم حضرت‌عالی علل و عاملان این قضایا را چگونه تحلیل میکنید و نحوه‌ی برخورد با این جریان و گروهها را برای اقشار مختلف و ارگانهای رسمی چگونه تبیین میفرمایید ؟

* خیلی بد است؛ بنده با این برخوردهای خشن مخالفم. البته این‌که حالا باب شده و میگویند نفی اصل خشونت؛ نه. خشونت در جاهایی لازم است؛ اما در محیط زندگی جمعی مردم، برخورد خشن خیلی بد است. بخصوص اگر این برخورد خشن، به کارهای یدی - و به قول شما فیزیکی - هم بینجامد، به مراتب بدتر خواهد شد. من این را ناشی از نوعی بیتربیتی

«56»