از طرف دیگر، بعضیها هستند که دیندار هم هستند، عامل هم هستند، اما از یک حرف تکرارىِ دینی دلزده میشوند. بنده خودم که فردی هستم که علیالظّاهر تدیّن به دین هم دارم و انشاءالله عامل هم هستم، گاهی اوقات که بعضی افراد را مشاهده میکنم که در رادیو، یا در تلویزیون، یا در حسینیه، یا در جاهای دیگر تبلیغ دین میکنند، میبینم که اصلاً طاقت ندارم گوش کنم؛ چون یک حرف تکراری و سطحِ پایین است ! با اینکه بنده صبر و حوصلهام هم نسبتاً بد نیست، اما درعینحال این طوری است ! حالا این جوان فرضاً به نشریهی شما نگاه کرده، دیده شما دربارهی یک مسألهی دینی حرفی را میزنید که دیروز از رادیو شنیده، پریروز در حسینیهی فلانجا بوده و شنیده، از پدر و مادرش شنیده، شما هم میگویید. ممکن است این باشد؛ والاّ دین صحیح و دین متین جذاب است. الان در داخل کشور، بیشترین تیراژ را کتابهای دینی دارند. البته اینها در سطوح مختلفی قرار دارند؛ بعضی از سطوحشان، سطوح عوام است؛ بعضی از سطوحشان، سطوح خواص است؛ بعضی از سطوحشان، سطوح اخصّ الخواص است. مردم و جوانان این کتابها را میخواهند. من از شما میخواهم که نسبت به این حکم کلّی « دینگریزی » در مطبوعات حتماً تجدید نظر کنید؛ یعنی به این خیال که مخاطبتان را از دست میدهید، از دینی کردن مطالب روزنامهی خودتان صرفنظر نکنید. بله، آن را به شکل صحیح، به شکل زیبا، به شکل مطلوب درآورید. این بسته به سلیقهی شماست. اگر از من میپرسید چه کار کنیم، ممکن است من اصلاً ندانم چه کار باید بکنید؛ اما واقعاً ببینید چه کار میتوانید بکنید