میکنم بعضی از مدیریّتهای ضعیفی که در برخی از قسمتهای کشور داریم، باعث میشود که به این مشکلات دامن زده شود و ما از این امکاناتی که داریم، به نحو احسن استفاده نکنیم. من میخواستم که حضرتعالی در جهت تحقّق بخشیدن به عدالت اجتماعی - که یکی از شعارهای ما بوده و انشاءالله دوست داریم که روزبهروز زمینهی آن بیشتر فراهم شود - و کاهش اختلافات طبقاتی، تدبیرتان را بفرمایید. * سؤال درست و مهمّی است. مسألهی مهمّ جامعهی ما، همین مسألهای است که شما مطرح کردید. علیرغم اینکه بعضیها سعی میکنند مسائل مربوط به عدالت اجتماعی و پیدایش طبقهی جدیدی از مرفّهین را کمرنگ کنند و در سایه قرار دهند، اما مسألهی اصلی و خطر اصلی این است. این هم مربوط به یک سال و دو سالِ اخیر نیست؛ این متأسفانه ریشه در چند سال و در برخی از روشها دارد؛ یا بگوییم ریشه در بیتوجّهیهایی دارد که نسبت به این قضیه شده است. چند سال است که من این مسأله را مکرّر مطرح میکنم؛ حال آنکه رهبری نقشش در این مورد چیست ؟ شما میدانید که رهبری برای برنامههای کشور سیاستگذاری میکند؛ برنامه را دولت میریزد و دولت اجرا و بازرسی میکند. من البته در موارد زیادی که شکایتی میشود، یا از چیزی اطّلاعی پیدا میکنم، منتظر نمیمانم که کسی بازرسی کند و بیاید به من خبر بدهد. خودم برای بازرسی میفرستم و اگر ببینم ناحقّی وجود دارد، تا آن جایی که در حدود اختیارات قانونی من است، اقدام میکنم. یعنی به آن سیاستگذارىِ اوّل اکتفا نمیکنم؛ لیکن هیکل کار، سیاستگذاری است.