منهیند؛ یعنی عمل نمیکنند و دروغ نمیگویند. آنها را هم باید دید، که جلوههای روشن زندگی و جامعهاند و بقیهی چیزها هم همینطور است. بله، کسان نابابی هم هستند؛ منتها وقتی که انسان افراد ناباب را در جامعه میبیند، باید دو کار بکند که این مربوط به نقطهی قوت شماست که جوانی است. نشاط و شور و نیرو و توان هر کاری که انسان اراده بکند، اینجا جایش است. بنابراین، شما باید دو کار انجام دهید: یکی اینکه اوّل بین خودتان و خدا، صمیمانه به خودتان برگردید - نه از روی تظاهر، یا برای اینکه کس دیگری اینطور گمان کند - خودتان را یک ارزیابی بکنید و ببینید این عیب آیا در شما هست یا نیست؛ و اگر هست، جدّاً تصمیم بگیرید برطرف کنید؛ ولو یکباره هم نشود، تدریجاً سعی کنید. از بدترین و نکوهیدهترین خصوصیاتی که در دیگران دیدید و در خودتان هم سراغ کردید، یک فهرست تهیه کنید و فقط هم خودتان بدانید؛ هر چند وقت یکبار هم سعی کنید یکی از آنها را در خودتان پاک کنید. شما که جوان هستید، این کار را خیلی خوب و راحت میتوانید بکنید. من شخصیتهای خودساختهای را میشناسم که اینها واقعاً این کار را میکردند. نقاط ضعف داشتند - چه نقاط ضعف اخلاقی، چه نقاط ضعف رفتاری و شخصیتی - اینها را یادداشت میکردند. در روانشناسی میگویند آدم خجالتی اگر میخواهد خجالت خودش را برطرف کند، چه کار بکند. خصوصیات اخلاقی هم همینطور است؛ یعنی همان چیزهایی که بودنش، شما یا هر انسان سالمی را رنج میدهد.