سیاستِ همین برنامهی دومی را که الان تقریباً در حال تمام شدن است و امسال، سال آخر یا ماقبل آخر آن است، ما قبلاً ابلاغ کردیم؛ یعنی سیاست تأمین « عدالت اجتماعی »؛ همین مسألهای که شما به آن اشاره کردید؛ یعنی عدم پیدایش طبقات جدید و کاهش دادن فاصلهی طبقات. ما این سیاست را هم به دولت و هم به مجلس ابلاغ کردیم. البته وظیفهی مجلس، قانونگذاری است؛ وظیفهی دولت، اجراست. مسألهی دنیاطلبی که من این همه رویش تأکید میکنم - و متأسّفانه هر وقت انسان راجع به آن حرف میزند، بعضیها را میگزد و ناراحت میشوند - بهخاطر همین است. دنیاطلبی یک لغزشگاه است که هیچ مرزی هم نمیشناسد الّا تقوا، یا یک نظارت قرص و محکم که کسانی ناچار باشند چیزهایی را رعایت کنند. تازه آنها هم ممکن است از طرق غیرقانونی و قاچاق، کارهای خلاف بکنند. من در پنج، شش سال قبل از این، برای یک مجموعهی دانشجویی پیام دادم؛ چون آنها دانشجویانی بودند که یواشیواش وارد تشکیلات دولتی میشدند. من به آنها گفتم مواظب باشید چرب و شیرین دنیا، شما را به خودش متوجّه نکند. یعنی یک جوان دانشجو میتواند در معرض چنین لغزشی قرار گیرد؛ کمااینکه یک مسؤول هم میتواند در معرض لغزش قرار گیرد. این مسألهی ثروتهای بادآورده که ما مطرح کردیم و دستگاه قضایی حرکتی را نسبتاً در اوّلِ کار شروع کرد و بعد همین مطبوعاتی که ملاحظه میکنید، سعی کردند فضا را غبارآلود کنند و نگذارند بهجایی برسد، ناظر به همین قضیه است.