شاخهی ایالت فلان. این آقا چگونه انتخاب میشود که از مرحلهی پایین تا مرحلهی ایالتی بالا میآید و بعد در یک مرحلهی دیگر به کنگره راه مییابد، تا مثلاً یک وقتی رئیس جمهور شود ؟ این جزو چیزهای عجیب و غریبی است که انسان میبیند و با معیارهای انسانی و صحیح هیچ تطبیق نمیکند. احزاب در آنجا هم همهکارهاند؛ البته پُررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانههای صهیونیستی، خوشقیافه و خوشتیپ و خوش صحبت بودن و احیاناً یک همسر فعّال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثّر است. حزب در آنجا به این معناست. این آقایانی که من میبینم الان برای تحزّب در کشور تلاش میکنند، بیشتر ذهنشان دنبال اینطور حزبی است؛ من این گونه حزب را قبول ندارم. چندی پیش من به مناسبتی این نکته را گفتم که در تحزّب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد. اگرچه کسب قدرت برای یک حزبِ موفّق یک امر قهری است - یعنی وقتی که پای انتخابات به میان آمد، شما که حزبی دارید و طرفداران زیادی دارد و مردم با شما همفکرند، بهطور طبیعی نمیتوانید بیتفاوت باشید که مثلاً این فرد رئیس جمهور شود یا آن شخص دیگر؛ لابد به یکی عقیده دارید. بهطور طبیعی این عقیدهی شما اثر میگذارد و رأی دهندگان به او زیاد خواهند شد - اما هدف حزب نباید بهدست آوردن قدرت باشد. هدف بایستی هدایت فکری مردم به سمت آن فکر درستی باشد که خود شما به آن اعتقاد دارید. این عقیدهی من دربارهی تحزّب است. شما هم آزادید قبول بفرمایید یا نفرمایید !