بود. پیامبر ظرف آبی داشتند، که وقتی میخواستند نزد دوستانشان بروند، از آن به جای آینه استفاده میکردند. این، نشاندهنده آن است که سر و وضع مرتّب، لباس خوب و گرایش به زیبایی، امر مطلوبی در شرع اسلام است؛ منتها آن چیزی که بد و مضرّ است، آن است که این وسیلهای برای فتنه و فساد و تبرّج شود. همانطور که گفتم، ضررهایش تا خانواده و نسل بعد هم میرسد. اخیراً در یکی از مجلّات امریکایی مطلبی دیدم - روزنامههای خودمان هم آن را منعکس کرده بودند - مبنی بر اینکه دو بچه ده، دوازده ساله، در مدرسه کمین گرفته بودند و با مسلسل، یک مشت بچه و معلّم را به رگبار بسته بودند ! اول هم آژیر خطر کشیده بودند، تا بچهها جمع شوند؛ بعد همه را به رگبار بسته بودند ! ببینید برای یک جامعه، چنین وضعیتی، واقعاً چقدر بد و دردآور است ! جنایتی خونسردانه و از روی بیخیالی، به خاطر تربیت بد. اینها همهاش دنباله همان بیبندوباری است. جوان چگونه میتواند حسّ نیاز به هیجان را در خود ارضاء کند و از آن استفاده نماید ؟ سؤال خوبی است؛ البته دشوار هم هست؛ یعنی از آن سؤالهای آسان نیست. ببینید؛ هیجان در منطقه خاصی است. چیزهایی هست که هیجان در آن آشکار است. مثلاً ورزش - بخصوص بعضی از ورزشها مثل فوتبال - یک حادثه هیجانی است. طبیعت فوتبال اینگونه است و با نوع بازی والیبال و تنیس فرق دارد؛ از جهت اینکه اصلاً بافت بازی، بافتی است