بیانات سال 77


با شعر چگونه برخورد میشود. اگر واقعاً ما شاعری داشته باشیم که از لحاظ رتبه شعری، سطحش بالا باشد؛ به طوری که دانشجو بتواند از شعر او حقیقتاً استفاده کند؛ اما طوری است که مثلاً ضدّ انقلاب است، من حرفی ندارم که شعر او به کلاس درس بیاید و مورد توجّه قرار گیرد. اما صادقانه و حقیقتاً من الان این‌گونه شاعری نمیشناسم که بیبدیل باشد.

شما از انفصال شعر کنونی و نثر کنونی با شعر دوره قبل از خود صحبت میکنید. ما در همان دوره‌ای که آن شاعرِ فرضاً برجسته این شعر را گفته، ممکن است ده نفر شاعر دیگر داشته باشیم که همان برجستگی را، یا بهتر از آن را داشته باشند. حالا آن شاعری که مورد نظر من بوده - که نمیخواستم اسمش را بیاورم و نمیآورم - شعرش در دانشگاه نیاید، اما شعر « اخوان » بیاید. که فکر نمیکنم از لحاظ نشان دادن رتبه شعر دوره قبل، بالاتر از همه باشد. « اخوان » با من دوست بود. هم زمان ریاست جمهوری با من یک نوع ارتباط رقیق داشت و هم بعد از ریاست جمهوری - این آخری که از یک سفرِ ظاهراً یکساله به اروپا، برگشته بود - نامه‌ای به من نوشت و شعری گفت و بعد هم از دنیا رفت. بنابراین، « اخوان » اشکالی ندارد. واقعاً چه لزومی دارد که ما به سراغ این‌که کاملاً میتواند مورد استفاده قرار گیرد، نرویم ؟ یعنی این‌طور میخواهم بگویم که الان ضرورتی وجود ندارد؛ اگرچه من هیچ ایرادی نمیبینم که اگر حقیقتاً ما الان شاعر بزرگی داریم، شعرش مورد استفاده دانشجو قرار گیرد و از لحاظ علمی رویش کار شود. من هیچ این را ممنوع نمیدانم؛ لااقل از نظر

«22»