بیانات سال 77


هم خود معلّمان بایستی به عظمت کاری که دارند، توجّه کنند و بر این شغل، خدا را سپاس گویند و هم آحاد مردم باید با این دید، قدر معلّمان را بشناسند. معلّم مقام بسیار بالا و والایی دارد. هرچه این مسؤولیت بزرگتر است، این مقام بالاتر، این شأن رفیعتر، و احساس مسؤولیت هم بایستی به همین نسبت بالاتر باشد.

امروز این انقلاب عظیمِ توفان‌واری که توانست کاخهای ظلم را در دنیا بلرزاند - انقلاب کبیر اسلامی ما - در حدّی از رشد رسیده که دستگاه استکبار را تا اعماق وجودش به طور جدّی به وحشت انداخته است. از اوّل هم از این انقلاب وحشت داشتند؛ اما خود را تسلّا میدادند و میگفتند این انقلاب باقی نخواهد ماند و از بین خواهد رفت؛ تجربه پشت سر تجربه ! اوّل که انقلاب پیروز شد، میگفتند شش ماه بیشتر باقی نمی‌ماند. بعد گفتند دو سال بیشتر باقی نمی‌ماند. بعد که جنگ تحمیلی شروع شد، گفتند جنگ طولی نمیکشد که انقلاب را به زانو درمیآورد. بعد که هشت سال با همه وجود و از همه طرف، مهاجمِ به این کشور را کمک کردند، دیدند که ایران اسلامی محکم و استوار مثل کوه ایستاد و مهاجمان را بدون این‌که یک قدم در خاک ایران دستاورد داشته باشند، پس راند و باافتخار مرزهای خودش را مستحکم و استوار نگهداشت. این، شوخی نیست.

آنها پس از جنگ، باز خود را دلخوش کردند و گفتند آن زمان جنگ بود، هیجان و احساسات داشتند، نمیشد کاری بکنیم؛ اما در دوران سازندگی، آنها را به خودمان وابسته میکنیم. کاری میکنیم که در دوران سازندگی،

«6»