بیانات سال 77


است ! لذاست که در دنیا باقی مانده و تا ابد هم خواهد ماند. خیلی تلاش کردند که حادثه عاشورا را به فراموشی بسپارند؛ اما نتوانستند.

من امروز میخواهم از روی مقتلِ « ابن‌طاووس » - که کتاب « لهوف » است - یک چند جمله ذکر مصیبت کنم و چند صحنه از این صحنه‌های عظیم را برای شما عزیزان بخوانم. البته این مقتل، مقتل بسیار معتبری است. این سیدبن‌طاووس - که علی‌بن‌طاووس باشد - فقیه است، عارف است، بزرگ است، صدوق است، موثّق است، مورد احترام همه است، استاد فقهای بسیار بزرگی است؛ خودش ادیب و شاعر و شخصیت خیلی برجسته‌ای است. ایشان اوّلین مقتل بسیار معتبر و موجز را نوشت. البته قبل از ایشان مقاتل زیادی است. استادشان - ابن نَما -[1] مقتل دارد، « شیخ طوسی » مقتل دارد، دیگران هم دارند. مقتلهای زیادی قبل از ایشان نوشته شد؛ اما وقتی « لهوف » آمد، تقریباً همه آن مقاتل، تحت‌الشّعاع قرار گرفت. این مقتلِ بسیار خوبی است؛ چون عبارات، خیلی خوب و دقیق و خلاصه انتخاب شده است. من حالا چند جمله از اینها را میخوانم.

یکی از این قضایا، قضیه به میدان رفتن « قاسم‌بن‌الحسن » است که صحنه بسیار عجیبی است. قاسم‌بن‌الحسن علیه‌الصّلاةوالسّلام یکی از جوانان کم سالِ دستگاهِ امام حسین است. نوجوانی است که « لم یبلغ الحلم » ؛[2]

  1. 1. شیخ نجم‌الدین جعفربن نَما.
  2. 2. و ۲. زندگانی حضرت ابی‌عبداللَّه‌الحسین سیدالشهدا(ع)، تألیف ابوالقاسم سحاب، ص ۴۸۴

«30»