بیانات سال 77


بعضی همان کسانی که دوره‌های نزدیک به پیامبر را دیده بودند، بعد از پنجاه سال کارشان به آن‌جا رسید که جمع شدند، فرزند همین پیامبر را با فجیعترین وضعی کشتند !؟ انحراف، عقبگرد، برگشتن به پشت سر، از این بیشتر چه میشود !؟

زینب کبری سلام‌اللَّه‌علیها در بازار کوفه، آن خطبه عظیم را اساساً بر همین محور ایراد کرد: « یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر، أتبکون !؟». مردم کوفه وقتی که سرِ مبارک امام حسین را بر روی نیزه مشاهده کردند و دختر علی را اسیر دیدند و فاجعه را از نزدیک لمس کردند، بنا به ضجّه و گریه کردند. فرمود: « أتبکون !؟»؛ گریه میکنید !؟ « فلا رقات الدمعه ولاهدئت الرنه »؛ گریه‌تان تمامی نداشته باشد. بعد فرمود: « انّما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثا تتّخذون ایمانکم دخلاً بینکم ».[1] این، همان برگشت است؛ برگشت به قهقرا و عقبگرد. شما مثل زنی هستید که پشمها یا پنبه‌ها را با مغزل [2] نخ میکند؛ بعد از آن که این نخها آماده شد، دوباره شروع میکند نخها را از نو باز کردن و پنبه نمودن ! شما در حقیقت نخهای رشته خود را پنبه کردید. این، همان برگشت است. این، عبرت است. هر جامعه اسلامی، در معرض همین خطر هست.

  1. 1.
  2. 2.
  3. 3.  ۱ و ۲ و ۳- لهوف، سیدبن‌طاووس ص ۸۸و ۶۷، معالیالسبطین، ج ۲، ص ۶۰
  4. 4. مغزل: دوک، وسیله‌ای که با آن نخ یا ریسمان ریسند

«3»