البته روشنفکرجماعت وقتی بخواهند در این زمینهها حرف بزنند، میتوانند بنشینند ببافند، حرف بزنند، که آقا نمیشود، روشنفکری با دین نمیسازد؛ دین اگر به کشوری آمد، همه چیز را تحتالشّعاع قرار میدهد؛ کمااینکه متأسّفانه در یک پاورقی، مرحوم آل احمد هم یک جمله اینطوری دارد، که خطای تاریخی است. به نظر من، ایشان در اینجا دچار خطای تاریخی شده است. میگوید در زمان صفویه، چون دین، منشیگری، ادیبی و دبیری، در کنار دستگاههای حکومتی قرار گرفت - یعنی مثلاً میرداماد رفت کنار شاه عباس نشست - لذا در آن زمان، فرهنگ و ادب و فلسفه و هنر تنزّل کرد ! این اشتباه است. مثل دوره صفویه، دورهای در طول ادبیّات نیست. مرحوم آل احمد اهل شعر نبوده؛ به نظر من از روی بیاطّلاعی اظهارنظر کرده است. شعرای مخالف سبک هندی، حرف معروف غلطی را در دهنها انداختند. سبک هندی در دوره صفویه رایج شد و تا دوره زندیه و اوایل قاجاریه هم ادامه داشت؛ بعد گروه دیگری پدید آمدند، که به آنها به اصطلاح متجدّدان و انجمن ادبی اصفهان میگفتند. اینها با سبک هندی خیلی مخالف بودند. البته شعرهایشان هرگز به پایه شعرای سبک هندی هم نمیرسد - فاصله خیلی زیاد است - لیکن مخالف بودند. از آن زمان ترویج شد که دروه صفویه، دوره انحطاط شعر است ! نه؛ شاعر بزرگی مثل صائب، متعلّق به دوران صفویه است. شعرایی مثل کلیم، مثل عرفی، مثل طالب آملی، متعلّق به دوران صفویهاند. شعرایی که در همه طول تاریخ شعر، ما نظیرشان را کم داریم، در دوره صفویه بودهاند. نصرآبادی در