معروفی که همه میشناسید، زندان رفتند و ساعتهای متمادی زیر شکنجه فریاد کشیدند؛ اما آن آقایان نه ! البته بعضی از اینها که به خاطر چیز مختصری به زندان میافتادند، تقریباً به فوریت به توبهنامه میرسیدند ! الان در میان همین چهرههای معروفی که میخواهند عامل ارتجاع روشنفکری در زمان ما شوند - که بعد عرض میکنم - کسانی بودند که در زندان نامه مینوشتند و التماس و گریه میکردند ! ما اینها را کاملاً از نزدیک میشناسیم؛ خودشان هم میدانند که ما آنها را میشناسیمشان؛ اما جوانان اینها را نمیشناسند. آن مجموعه آن روز، تا زمان انقلاب نشان داد که یک قشر غیر قابل اعتماد برای رهبری فکری مردم است. البته یکی، دو سال به انقلاب، حرکتی به وجود آمد. این حرکت هم به این شکل بود که موج نهضت، با بار معرفتی و اعتقادی خودش، وارد محافل گوناگون شد. خیلیها بودند که به اسلام اعتقاد نداشتند؛ اما به برکت نهضت، به اسلام اعتقاد پیدا کردند. خیلی از دختران بودند که به حجاب هیچ اعتقادی نداشتند؛ اما در دوران نهضت، بدون اینکه کسی به آنها حتّی یک کلمه بگوید، خودشان باحجاب شده بودند؛ یعنی نهضت امام، نهضت اسلامی، با گسترش خودش، با اوج خودش، با کربلایی شدن خودش، هرچه بیشتر تلفات میداد، هرچه بیشتر شهید میداد، هرچه بیشتر فدایی میداد، طرفداران بیشتر و پیام گستردهتری پیدا میکرد. هرچه پیام انقلاب پیش میرفت، پیام نهضت هم که همان پیام دین و پایبندی به اصول و معارف اسلامی بود، گسترش پیدا میکرد و البته