وجود ندارد که من آن را درِگوشی به کسی بگویم و نشود آن را در علن گفت. نظرات من، نظراتی شفّاف و روشن است که در خطبه نماز جمعه و در سخنرانی با گروههای مختلف، شما اینها را میشنوید. مگر در قرآن عزیز ما نیامده است که انسان آزاد آفریده شده و بزرگترین آزادی، آزادی خواندن و نوشتن است ؟ پس چرا در جمهوری اسلامی، این حق را از ما گرفتهاند ؟ من نمیدانم چه کسی این حق را گرفته است ! هر کس گرفته، به من معرفیش کنید، تا من بروم حقّتان را از او بگیرم و به شما بدهم ! حقیقت این است که شما جوانان، دوره قبل از انقلاب را در این کشور ندیدهاید و بسیاری از کشورهای دنیا را هم ندیدهاید. امروز خوشبختانه در ایران، آزادی فکر کردن و فکر را بیان کردن، در دنیا کمنظیر است. البته من نمیخواهم بگویم که اسلام این آزادی را بدون قید و شرط داده است؛ نه، اینطور نیست. محدودیتهایی در همین زمینه وجود دارد که در قوانین ما هم آن محدودیتها پیشبینی شده است؛ که شاید آنچه محصول همه اینهاست، با همان معارف قرآنی که شما ذکر کردید، منطبق است. اما آنچه که امروز محصول همه اینهاست، آزادی است و خوشبختانه وجود دارد؛ خیلی هم خوب است. این وضعی هم که الان شما میبینید من و شما اینجا نشستهایم و شما میگویید و من حرف شما را میخوانم، این هم جزو چیزهای کمنظیر در دنیاست. من از اینکه وضع در کشور ما، از جهات انسانی و احترام به شخصیت و هویّت انسانی، آنچنان خوب باشد که توقّعات بالاتری را بیافریند، خوشحال میشوم، مانعی هم ندارد؛ اما