تشکّلهای اسلامی دانشگاهها و همچنین نهادهای فرهنگی، عموماً کارهای یکدیگر را خنثی میکنند. غالب وقت این عزیزان صرف این میشود که پاسخهای سیاسی یکدیگر را بدهند و در بسیاری موارد صرف این میشود که به یکدیگر بپردازند، نه به موضوع اصلی فرهنگی و دردهای اصلی جامعه. گاهی هم در این راه، قربة الیاللَّه از بزرگترین معاصی نیز دریغ نمیکنند ! اگر لازم میدانید، توضیحاتی را ارائه فرمایید. فکر میکنم طرح همین مسأله، پاسخهای خودش را هم با خودش دارد. این چیزهایی که ذکر شد، و این برادرمان دردمندانه آنها را نوشتند، به نظر من همهاش درد است، همهاش بد است. نباید با هم دربیفتند، نباید کارهای هم را خنثی کنند، نباید به هم بپرند، نباید انتقامکشی کنند، نباید با بداخلاقی با هم برخورد نمایند. بچههای مسلمان باید اینطور رفتار کنند. به نظر میرسد بعضی از کارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جامعه ما، مبنای علمی ندارد و خیلی ساده میتوان با مشارکت دانشجویان در بعضی از امور، جلوِ مشکلات و احیاناً اسراف و تبذیر را گرفت. اصولاً نقش دانشجویان را در زمینه مشارکت ملی و اجتماعی چگونه ارزیابی میکنید ؟ دانشجویان یکی از قشرهای زنده و فعّال و بانشاطند. در قضایای اجتماعی و سیاسی هم باید همینطور زنده و فعّال و بانشاط شرکت کنند. خیلی خوب است که در قضایای مختلف، مسائل سیاسی جامعه، در انتخابات، راهپیماییها، موضعگیریها، بخصوص موضعگیریهایی که در زمینه مسائل