داشتند - دخالت نمیکردند؛ یک گوشه در همان مسجد میماندند و یک وقت هم مثلاً ریشی میجنباندند و انتقادی هم از اوضاع میکردند، یقیناً عدّهای به اینها علاقهمند میشدند؛ ولی بدانید عزیزان من ! وقتی انسان وارد این میدان شد، همیشه اینگونه است که یک عدّه را با خود موافق میکند، یک عدّه را مخالف. البته سلیقهها دوگونه است: بعضی میگویند خوب است ما جنّتمکان بمانیم؛ کناری بایستیم و در هیچ کاری دخالت نکنیم. یک سلیقه هم میگوید نه، من جنّتمکانی را رها میکنم و وارد میدان میشوم؛ کاری که تکلیف خودم میدانم، انجام میدهم. یک عدّه خوششان میآید، یک عدّه هم بدشان میآید؛ باید خدا خوشش بیاید. این هم یک سلیقه دیگر است. این سلیقه، متعلّق به آنهایی است که خوب عمل میکنند؛ اما همه یکطور نیستند. « ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد ». در اینجا هیچ دعوی کلّی نمیکنیم که هر کس این لباس را دارد، عالیمقام و عالیجاه است؛ نخیر، خیلی افراد هستند که در این لباس یا در هر لباس زیبا و پاک و مقدّسی، ممکن است باطن نامقدّسی داشته باشند. به نظر حضرتعالی، موانع اجرایی احکام نورانی اسلام و اصول مترقّی قانون اساسی نظام مقدّس جمهوری اسلامی در چیست ؟ البته خیلیهایش عمل شده؛ نمیشود بگوییم مطلقاً عمل نشده است؛ ولی بله، راست میگویید، بعضی از این قوانین هم عمل نشده است. موانعش هم یکی نیست که من در یک جمله خلاصه کنم؛ بالاخره موانع گوناگونی