ادای تکلیف، چیز خیلی مهمّی است. البته کارهای گوناگون، اَشکال گوناگون، حتّی گاهی در مواردی جهتگیریهای گوناگون در آن بزرگوار بود؛ اما همه جا معیار اصلی برای او این بود که تکلیف شرعی او چیست. این برای ما درس است.
ببینید تکلیف شرعیتان چیست؛ هرچه که تکلیف شرعی شما بود، به آن عمل کردید، پیش خدای متعال مأجورید. البته باید برای فهمیدن موضوع و حکم شرعی، انسان چشمهایش را باز کند و تلاش نماید - در این شکّی نیست - اما اگر شما برای ادای تکلیف شرعی تلاش کردید و اشتباه کردید، در عین حال شما اجر دارید؛ این بد است ؟! این معامله بدی با خداست ؟! « من کان للَّه کان اللَّه له »( 2 )؛ هرکس برای خدا کار کند، خدا هم همه این قدرت عظیم خود را برای او، در جهت او و در خدمت او قرار خواهد داد. فرموده است: « والّذین جاهدوا فینا لنهدیّنهم سبلنا »( 3 )؛ هدایت هم میکند. وقتی شما برای او تلاش کردید، نمیگذارد در گمراهی بمانید؛ هدایت هم میکند. شما دیدید که انقلاب پیروز شد، جنگ پیروز شد، مبارزه عمیق بنیانی با استکبار پیروز شد. وقتی که دو قطب با هم مشغول مبارزهاند و یکی از این دو قطب هدفش نابودی، یا برگرداندن، یا متوقّف کردن دیگری است، بزرگترین پیروزی برای آن طرف این است که نابود و متوقّف نشود و برنگردد. اینها در جامعهی ما اتّفاق