چون تقریباً وقت سپری شده است، من ناچارم خطبه دوم را خیلی کوتاه عرض کنم. بعد از رحلت امام، ما اعلام کردیم که راه امام و خطّ امام را ادامه میدهیم. اوّلاً این حرکت، از روی تقلید نبود؛ حرکتی براساس تجربه و آگاهی بود. راه امام، راه نجات این کشور، هم در آغاز انقلاب، هم در دوران حیات آن بزرگوار بود و هم امروز هست؛ اما راه امام چیست ؟ مقصود ما از راه امام کدام است ؟
من چند مشخّصه مهم را از مجموعهای که ما آن را راه امام و خطّ امام به حساب میآوریم، عرض میکنم. چند مطلب از نظر امام، در درجه اوّل بود؛ اوّل، اسلام و دین بود. امام، هیچ ارزشی را بالاتر از ارزش اسلام به حساب نمیآورد. انقلاب و نهضت امام، برای حاکمیت اسلام بود. مردم هم که این نظام را قبول کردند، این انقلاب را به پا کردند و امام را پذیرفتند، برای انگیزه اسلامی بود. سرِّ موفقیت امام این بود که صریح و بدون پردهپوشی، اسلام را روی دست گرفت و اعلام کرد من میخواهم برای اسلام کار کنم و همه چیز در سایه اسلام است. قبل از دوران انقلاب ما کسانی در کشور ما و در بعضی کشورهای دیگر بودهاند که حقیقتاً به اسلام اعتقاد داشتند، اما جرأت نمیکردند، یا نمیخواستند صریحاً اسلام را مطرح کنند؛ تحت نامهای دیگری وارد میدان میشدند و عموماً شکست خوردند. علّت این که امام پیروز