خواهد شد. چون آدم همیشه در حوادث، دنبال یک گناهکار میگردد - معمولاً این گونه است - پایش هم که به لیوانی بخورد و چپه شود، میگوید چرا این لیوان را اینجا گذاشتید ! یعنی معمولاً آدم به دنبال گناهکاری میگردد. آن حادثهای که هیچ گناهکاری هم در آن نیست، وجود دارد. آنقدر حوادث هست که به انسان صدمه میزند، ولی آدم نمیتواند یقه کسی را هم بگیرد؛ آدم هیچ نمیتواند کسی را گناهکار قلمداد کند ! از این حوادث، در زندگی انسان خیلی هست. این حوادث، گاهی مسیر آدم را عوض میکند، در دل انسان تردید ایجاد میکند، راهها را جلوی انسان بنبست وانمود میکند. اگر بخواهید در این حوادث اینگونه نشود، همیشه نشاطتان، ارادهتان، قدرتتان و عزم راسخ خودتان را در ادامه راههای درست زندگی داشته باشید. بایستی در درون خودتان آن ایمان آگاهانه را تقویت کنید؛ البته ایمان و آگاهی. آگاهی را باید با کتاب و شنیدن از افراد اهل معرفت یاد بگیرید. ایمان را هم بهنظر من باید با بهکار گرفتن همین مایه ایمانی که الان دارید، زیاد کنید. این ایمان، سرمایه عجیبی است. بحمدالله همه شما بچههای مؤمنی هستید و در خانوادههای مؤمنی تربیت پیدا کردهاید. اگر شما همین ایمانی را که الان دارید، به کار بگیرید، یعنی عمل صالح را بر آن مترتّب کنید، گناه نکنید، حتّیالمقدور کارهای ثواب را به