هفته گذشته اتّفاق افتاد، قضایای قابل توجّه و قابل اهتمامی بود، اگر چه با حضور شما مردم - حضور قدرتمندانه و پرشکوه و پرصلابت ملت ایران - مشت محکمی به دهان توطئهگران زده شد، و اگرچه دستگاههای مسؤول انصافاً و حقّاً کار خود را خوب انجام دادند، اما اینطور قضایا تا درست شناخته نشود و مردم - که هوشمندانه و شجاعانه، آماده دفاع از حقّ و حقیقتند - تصمیم خود را برای آینده به طور روشن نگیرند، هرآنی احتمال توطئه و فتنه هست. لذاست که با گذشت دو، سه هفته از قضایا و روشن شدن جوانب تازهای از این مسائل، شاید وقت آن باشد که نگاهی بهطور عمومی و همهگیر به این قضیه از اطراف و جوانبش بکنیم.
خطرناکترینِ این حوادث، حادثهای است که فتنه باشد. فتنه، یعنی حادثه غبارآلودی که انسان نتواند بفهمد چه کسی دوست و چه کسی دشمن است و چه کسی با غرض وارد میدان شده و از کجا تحریک میشود. فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود. هر جا حرف بیهدف، کار بیهدف، تیراندازی بیهدف، تهمت زدن بیهدفوجود داشته باشد، فتنهانگیز خوشحال میگردد؛ چون صحنه شلوغ میشود. لذا مردم عزیز ما که بحمدالله در این بیست سال هوشیاری حقیقی خودشان را در قضایای گوناگون نشان دادند، در این قضیه هم باید هوشیارانه مسائل را تحلیل کنند. من حالا آنچه را که در این خطبه میشود برای شما عزیزان عرض کنم، عرض میکنم: