بیانات سال 78


با افرادی که از قبیل خودشان بودند، مصاحبه کردند و از قول آنها چیزهایی را نقل نمودند. در تلکسها آمد که: بله؛ فلان زن، یا فلان جوان، یا فلان مرد در فلان جای تهران به ما گفت که ما از اسلام بیزار شده‌ایم؛ ما از حکومت اسلامی بیزار شده‌ایم ! به نظر آنها رسید که زمینه‌هایی در حال فراهم شدن است. حالا جا دارد گله کنیم که تیتر بعضی از روزنامه‌ها هم اینها را به یک چیزهایی امیدوار میکرد؛ خیال میکردند که مردم از اسلام برگشته‌اند ! جاذبه‌هایی برای آنها وجود داشت؛ برای این که فکرهایی بکنند و نقشه‌هایی بکشند و کارهایی را انجام دهند و افکاری را در سر بپرورانند !

در طول این یک سال، یا یک سال و نیمِ اخیر، قضایایی اتّفاق افتاد که یک انسان هوشمند و اهل فکر وقتی به این قضایا مینگرد، باور نمیکند که این قضایا با هم بی‌ارتباط باشد. هر کدامی در برهه‌ای پیش آمد؛ اما انسانی که اهل تدبّر و تأمّل در قضایا باشد، احساس میکرد که بین اینها رابطه‌ای وجود دارد که من بعضی از اینها را این جا یادداشت کرده‌ام و عرض میکنم:

از طرفی، یک شبکه جنگ روانی علیه ایران و نظام اسلامی در سطح تبلیغات جهانی به‌وجود آوردند. غیر از رادیوهای معمولی که علیه نظام اسلامی دائماً حرف میزدند - مثل رادیو امریکا، رادیو رژیم صهیونیستی، رادیو انگلیس - امریکاییها یک رادیو مخصوص حمله به نظام اسلامی درست کردند و اسمش را هم « رادیو آزادی » گذاشتند ! بودجه کلانی هم برای این رادیو کنار

«10»