بیانات سال 78


این که من روز دوشنبه آن هفته به ملت ایران عرض کردم هدف اینها « امنیت ملی » است، آن روز هنوز آتش‌سوزیها شروع نشده بود. آن روز که من آن صحبت را کردم، هنوز اغتشاش خیابانی شروع نشده بود و این تخریبها و آتش‌سوزیها را راه نینداخته بودند؛ اما معلوم بود که هدف، از بین بردن « امنیت کشور » است. یعنی مردم اگر بچه‌شان از خانه بیرون می‌آید تا به مدرسه برود، خاطرجمع نباشند که به مدرسه خواهد رسید؛ جوانشان را اگر به دانشگاه تهران یا دانشگاه فلان شهرستان فرستادند، خاطرجمع نباشند که هفته دیگر نامه‌اش خواهد آمد؛ از محل کسبشان، از محل کارشان، از محل زندگیشان، سلب امنیت و آرامش شود برنامه این بود. منتظر یک جرقّه بودند که این قضایا به راه بیفتد. جرقّه چه بود ؟ حادثه بسیار تلخ کوی دانشگاه.

البته من هنوز درباره حادثه کوی دانشگاه یک استنتاج قطعی ندارم که قضیه چه بود. هرچند میدانیم که چه اتّفاقی افتاد؛ اما چه بود، از کجا بود و چطوری شد، هنوز برای ما روشن نیست. هر که بود و هرچه بود، حادثه بسیار تلخی بود و خیلی سخت است آدم باور کند که این حادثه تصادفی پیش آمد؛ یعنی با این مقدّماتی که گفتم، آدم ذهنش به هزار جا میرود. آدم باورش نمی‌آید که حادثه، حادثه عادّی و پیش‌آمده باشد؛ گمان میکند که این حادثه را پیش آورده‌اند. منتها در این‌جا آماج و بلاکش و جورکشِ حادثه، یک عدّه جوان دانشجوی مظلوم شدند که واقعاً دل انسان خون میشود. این جوانان پیش من آمدند. آن شبی که این جوانانِ آسیب‌دیده و مصدومِ کوی دانشگاه پیش من آمدند، هر کار کردم که ذهنم از این

«18»