بیانات سال 78


این‌که احساساتشان جریحه‌دار شده بود - قضیه کوی دانشگاه، حقیقتاً دانشجویان را عصبانی و ناراحت کرده بود - تا دیدند دشمن میخواهد استفاده کند، اعلان کردند و گفتند ما نیستیم. دانشجویان ما فرزندان ما هستند؛ فرزندان شما که نیستند؛ بچه همین خانواده‌اند. بچه این خانواده، حتّی اگر بچه تُخس هم باشد، وقتی که ببیند دشمن به خانه حمله کرد، میرود سینه سپر میکند. حتّی آن تُخسها گاهی بهتر هم سینه سپر میکنند ! بچه خانواده، خودش را در دفاعِ مقدّس نشان داد. شما ببینید از همین دانشگاه تهران و از دانشگاههای دیگر تهران و سایر نقاط کشور، چقدر دانشجو به جبهه رفت؛ چقدر دانشجو شهید شد. طبقه اوّلی که سپاه پاسداران را تشکیل دادند، اغلب همین دانشجویان بودند. طبقه اوّلی که جهاد سازندگی را تشکیل دادند، همین دانشجویان بودند. الان کارهای مهمّ علمی نظام را همین دانشجویان به صورت عملی و تجربی در آزمایشگاههای دانشگاهها انجام میدهند. چه فکر کردید درباره دانشجویان ما !؟

اشتباه سوم در مورد وحدت مسؤولان بود. خیال میکردند همان شایعاتی را که پخش کرده‌اند، محقّق خواهد شد؛ مثل آن دیوانه‌ای که خواست بچه‌ها را از خودش دور کند، به‌دروغ گفت فلان جا مهمانی میدهند ! بعد که بچه‌ها شروع به رفتن کردند، خوش هم راه افتاد؛ گفت حالا

«24»