بیانات سال 78


داده‌اند، طبق معمول، اغلب این پولها صرف عطینای خود اینها شده است ! روی نیروهای وابسته خودشان زیادی حساب کرده بودند. نفهمیدند که با یک حضور بسیج و با یک حضور مردمی، همه اینها دوباره مثل حشراتی به لانه‌های خودشان خواهند خزید. حالا را با ۲۸ مرداد سال ۳۲ اشتباه گرفته بودند؛ چون آن روز هم همین اوباش و اراذل و چاقوکشها و امثال اینها به خیابانها آمدند و همه چیز را از خود کردند. بعد که آنها کار را تمام کردند، آن وقت ارتش شاه هم آمد و وارد شد ! خیال کردند که حالا هم این‌گونه است؛ فکر بسیج و فکر مردم و فکر این نیروهای انقلابی را دیگر نکرده بودند.

اشتباه ششم آنها درباره دستگاههای عمل کننده بود. خیال نمیکردند نیروی انتظامی، یا وزارت اطّلاعات، یا مسؤولان گوناگونی که بخشهای مختلف را به عهده دارند، بتوانند این‌طور مقتدرانه وارد شوند. همان‌طور که عرض کردم، خیال کرده بودند که دیگر نفسی برای اینها باقی نمانده است ! اشتباه اینها در محاسبات بود و خدای متعال اینها را به خاطر خطاهایشان، دچار ناکامی و شکست تلخ کرد.

البته دستگاههای خارجی شتابزده عمل کردند؛ زود خوشحال شدند و زود اعلام موضع کردند. همان کسانی که دائم دم از حقوق بشر میزنند، اوباشی را که در خیابانها شیشه‌ها را میشکستند، بانک میزدند و ماشینهای مردم یا دستگاهها را به آتش میکشیدند و چهارراهها را بند میآوردند، به عنوان ملت ایران و نیروهای اصلاح‌طلب معرفی کردند ! پس معلوم شد از

«27»