نیست - اما اولویّت ندارد؛ برنامه دیگری وجود دارد که پنج جهت محسنه بر این اضافه دارد؛ یا عیبی که در برنامه شما هست، در این برنامه وجود ندارد؛ اینگونه بایستی وارد کارها شوید. به نظر من، مسائل انسانی و مسائل آموزش و پرورش و مسائل اقتصادی و مسائل اجتماعی و آنچه که به بخش خدمات ارتباط پیدا میکند، اینها را بایستی اینطوری نگاه کرد. این، کار سازمان برنامه و بعضی از بخشهای ستادی را - همانطور که گفتم - واقعاً سنگین میکند. بایستی در این زمینه حقیقتاً مخلصانه، صادقانه و پُرتلاش کار کنند و رئیس جمهور را قادر نمایند تا آنجایی که باید تصمیم بگیرد، بتواند تصمیم بگیرد و وقتی به این بخش اشاره کرد که متوقّف شود، متوقّف گردد و دیگر حرف و گلهای نباشد. بنابراین، محور بودن رئیس دولت، اصل قضیه است.
دومین نقطهای که در آن رعایت اولویّتها لازم است، مسائل کلی جامعه است. ببینید؛ گاهی یک مسأله، مسأله اصلی ماست؛ اما بر ما یک مسأله فرعی را تحمیل میکنند که مسأله عمدهی ما میشود؛ کمااینکه الان ملاحظه کنید، مسأله قتلها ( ۷ )، مسأله عمده کشور شد. آیا واقعاً مسأله عمده کشور، این چند فقره قتلی است که اتّفاق افتاد !؟ ما وزارت اطّلاعاتی