بیانات سال 78


مدرسه آوردند. آن سالهایى که من چند بار به بیرجند رفت و آمد کردم - که آخرینش همان سال ۴۲ بود - علاوه بر روستاها، خود شهر بیرجند براى مردم، یک محیط غم‌آلود و فقر و محرومیت مطلق بود؛ اما براى نوکرهاى عَلَم، یک محیط اربابى و زورگویى و تشریفات بود ! آنها فکر نمى‌کردند که روزى فراخواهدرسید که این مردم، جوانانى، سردارانى، شجاعانى، برجستگان علمى‌اى و استعدادهاى درخشانى را از خود بروز خواهند داد. هرکسى فکر کند که آنها صدوپنجاه سال این منطقه را عقب انداختند، به روحشان لعنت خواهد فرستاد. انقلاب و نظام اسلامى، از همه پیشتر و بیشتر به استعدادهاى انسانى نگاه مى‌کند. جوانان ! از خودسازى فکرى و معنوى غافل نشوید؛ این مملکت متعلّق به شماست؛ این منطقه‌ى غنى متعلّق به شماست. بیست سال است که نسل قبل از نسل جوانِ امروز تلاش کرده است تا بتواند یک حکومت و نظام مردمى و مستقل از خارج از کشور و گردشِ مورد تمایل قدرتهاى استکبارى در این‌جا به وجود آورد؛ که موفّق هم شده است. بلاى بزرگ کشورهاى وابسته این است که منابع حیاتیشان هم در اختیار اربابهاى بین‌المللى قرار مى‌گیرد. گناه دو رژیم قاجارى و پهلوى در این کشور این بود که این کشور را وابسته کردند، والاّ ایران به کسى احتیاجى نداشت. وقتى یک کشور وابسته شد، همه چیزش تحت تأثیر قرار مى‌گیرد. نظام اسلامى و جامعه‌ى اسلامى، این پیوند وابستگى را بُرید و این کشور را مستقل کرد.

«7»