شناخته شده بود، تسلیم زورگوییهای خودشان کنند. موفّق هم شده بودند؛ اما اسلام، ملت ایران را نجات داد. اسلام، این ملت - مردان و زنان - را بیدار کرد و آنها را از تلخی ذلّت در مقابل دشمنان، آگاه نمود.
عزیزان من ! جوانانی که پدرانتان را ندیدید، یا در دوران کودکی خود چند صباحی آنها را دیدید و رنج نداشتن پدر را در طول جوانی خود حس میکنید؛ ای فرزندان شهدا ! پدران شما به این ملت، به این کشور و این مرزها عظمت و استقلال و آزادی دادند؛ خون پدران شما هدر نرفت. ای پدران و مادران شهدای عزیز ما ! خون جوانان برومند شما که آنها را با خون دل بزرگ کردید و شهید شدند، هدر نرفت؛ خدا نخواست. ارادهی بیگانگان بر این کشور حکومت میکرد. بیگانهپرستان بر این سرزمین وسیع و پهناور حکومت میکردند. منافع ملی و رشد شخصیت ملت، مورد اعتنای آنها نبود. آنها میخواستند با اربابان خودشان - با قدرتمندان بینالمللی - در یک قرارداد ننگین توافق کنند که اینجا سلطنت کنند، آنها هم هرچه میخواهند از این ملت غارت کنند و ببرند و ارادهی خودشان را بر این ملت تحمیل نمایند، ملت هم در زیر سایهی شوم چنین قراردادهای ننگینی، هر طور که میخواهد بندگی کند؛ در فقر، در تنگدستی، در ذلّت، در بیدینی و غرق در شهوات ! فقر و اسارت و فساد باهم !