متقابلاً خدای متعال، همّ و حزن و اندوه و امثال اینها را، در شک - یعنی ضدّیقین، حالت دودلی و تردید - و سخط - یعنی خشمگین بودن از همه حوادث - قرار داده است. چنین انسانی، اگر خدا نیکیای به او دهد، خشمگین است که چرا بیشتر نداد؛ اگر بدیای به او قسمت کند، خشمگین است که چرا متوجّه او شد ! برای رسیدن به رَوْح و فرح، بایستی انسان دنبال یقین و رضا بگردد: در این بازار اگر سودی است؛ درویش خرسند است / الهی منعمم گردان به درویشی و خرسندی. البته مراد، درویشِ مصطلح نیست.
امروز قبل از آن که بحث فقهی خودمان را شروع کنیم، بهمناسبت این که شروع حوزه درسی ما و شروع حوزههای درسی در قم و سایر حوزههای علمیه است، به نظر رسید که چند جملهای درباره مسائل مربوط به حوزه و مسائل مربوط به ما طلبهها - آنچه که به نظر حائز اهمیت است - عرض کنم:
اینطور به نظر میرسد که هرچه اهمیت دین در دنیا بیشتر میشود، اهمیت حوزهها هم بیشتر میگردد. امروز دین در مرکز توجّهات جهانی قرار دارد. امروز برای سیاسیّون، متفکّران، متخصّصان مسائل و علوم اجتماعی و بسیاری از تودههای مردم - بخصوص جوانان - در بسیاری از نقاط عالم و بهطور خاص در کشورهای اسلامی، دینِ مورد توجّه، اسلام شریف و احکام مقدّس اسلامی است. یقیناً بخش عمده از حادثهای که برخلاف انتظار و برخلاف