بیانات سال 78


در جایی که استاد و علم و آزمایشگاه و معلّم و آگاه به فن وجود ندارد، ما دنبال دانش برویم. جای فهمِ دین، جای تأمّل در دین، جای غور علمی در مسائل دینی در حدّ تخصص، حوزه‌های علمیه است. البته ممکن است هرکسی در حدّ پایینتر از تخصّص، آگاهیهایی داشته باشد؛ اما برای متخصّص شدن، باید به حوزه‌های علمیه و نزد متخصّصان علمی رفت و به آنان متوسّل شد و از آنان خواست و از آنان فراگرفت.

حوزه علمیه متقابلاً بایستی پاسخگو باشد. امروز اهمیت حوزه‌های علمی فقط در این نیست که میتوانند و میباید تبلیغ دین بکنند - که البته این یکی از وظایف مهم و عمده است - بلکه اهمیت بیشتر از آن، یالااقل معادل اهمیت تبلیغ، اهمیت آموزش علمی و فنّی و مبانی و معارف دینی است؛ اعم از فقهش، یا کلامش، یا فلسفه‌اش، یا بقیه علومی که احتیاج دارد در درجه بعد قرار گیرد. لذا اهمیت حوزه‌ها و اهمیت علمای دین و مدرّسین علوم دینی و اهمیت کار و تلاشی که طلبه علوم دینی میکند، روزافزون است. البته در این زمینه که چه مباحثی را باید در حوزه‌ها اصل دانست، ما بارها مطالبی عرض کرده‌ایم؛ حالا هم عرض میکنیم: رشته‌های اصلی در حوزه‌های علمیه، به ترتیب، اوّل فقه است؛ دوم کلام است؛ و سپس فلسفه است. فقه، ستون فقرات حوزه‌های علمیه است؛ علم کلام، جزو پایه‌های حوزه‌های علمیه است؛ فلسفه، جزو لوازم حتمی حوزه‌های علمیه است. بایستی مدرّسینِ

«5»