خوب و کارآمد و طلّاب علاقهمند و جوینده، این سه علم را بیاموزند و حوزهها در این زمینه،
گرم و پیونده و فعّال و با نشاط حرکت کنند. در عین حال به اینها نمیشود اکتفا کرد؛ اینها فنون اصلی است؛ در کنار اینها علوم دیگری هست که باید با آنها آشنا شد: باید با تفسیر آشنا شد؛ علم اصول که در کنار فقه، بهعنوان مقدّمه لازم، بهجای خود محفوظ است. باید با علوم گوناگونی مثل حدیث و رجال و آنچه که مربوط به مقدّمات فهم کتاب و سنّت است، آشنا شد. علاوه بر اینها باید با فنون تبلیغ دین آشنا شد.
امروز تبلیغ دین، یک رشته علمی است. علوم ارتباطات که امروز در دانشگاههای دنیا برای آن کار و تلاش میکنند، در حقیقت شیوههای ارتباطگیری تبلیغی است. ما به طور سنّتی روشهایی برای ارتباطگیری با مخاطبان خودمان داریم که روشهای خوبی هم هست؛ لیکن به هیچ وجه کافی نیست. نمیخواهم توصیه کنم که طلّاب بروند یک دوره علوم ارتباطات ببینند؛ بلکه میخواهم مؤکّداً توصیه کنم که کارگردانان اصلی و طرّاحان حوزه علمیه، با توجّه به نتایج علوم ارتباطات، کارهای خودشان را برنامهریزی کنند و بخشی از مباحثی از این علوم را که مورد نیاز حوزه است، به درجات مختلف در اختیار کسانی که به آن احتیاج دارند - بخصوص کسانی که در زمینه تبلیغ برنامهریزی و کار میکنند - بگذارند.
آشنایی با جریانهای فکری عالم، از جمله مقولاتی است که در حوزهها لازم و ضروری است؛