بیانات سال 78


و درباره آن چند نکته لازم و مهم را عرض میکنم. بعد اگر وقتی ماند، برای بقیه مطالب باشد.

یک مطلب این است که اصل این قضیه، حقیقتاً قضیه تلخی بود. من باید عرض کنم این مطلب که در نشریه‌ای به امام عصر ارواحنافداه اهانت شود، بنده را در مقابل ولىّ‌عصر خجالت زده کرد؛ بنده شرم زده شدم. من به خدای متعال عرض کردم: پروردگارا ! اگر به خاطر این قضیه، قلب مقدّس ولىّ‌عصر از ما آزرده و رنجیده است، متضرّعانه از تو میخواهم که دل مبارک آن بزرگوار را از ما دوباره شاد کنی. در کشور امام زمان و در میان مردمی که عشّاق ولىّ‌عصر ارواحنا فداه هستند، چنین پدیده‌ای بسیار زشت و سنگین است. البته مردم، علمای اعلام و مسؤولان کشور، هر کدام به فراخور مسؤولیت و موقعیتی که داشتند، با این قضیه برخورد شایسته‌ای کردند؛ اِعلام بیزاری و برائت نمودند. خیلی اوقات اتّفاق میافتد آن کسانیکه میخواهند مقدّسات را در چشم مردم بشکنند و از ذهن مردم بیرون کنند، از کارهای علی‌الظّاهر کوچکِ این‌طوری شروع میکنند؛ برای این‌که عکس‌العمل مردم را بسنجند. اگر علما و مسؤولان کشور، موضعگیری نمیکردند و اگر مردم ابراز نفرت و انزجار نمیکردند، احتمال داشت این قدمِ اوّل به قدم بعدی برسد و آن قدم بعدی از این فاحشتر باشد و به همین ترتیب پیش برود. این‌جا غیرت دینی مردم حقیقتاً بجا و بموقع عکس‌العمل نشان داد.

«21»