نیستید. این را در خودتان تقویت کنید. این استعداد باید در خدمت آن نیازی که اوّل ذکر کردم - یعنی نیاز به علم - قرار گیرد و این ایمان باید به کمک آن بیاید. باید سعی هم بشود که از این استعداد - که یک ذخیره و ودیعه الهی در وجود شماست - مثل همه ودایع الهی نگهداری شود. شُکر آن هم به این است که انسان آن را در راه خودش بهدرستی مصرف کند. سعی کنید این را حقیقتاً برای خیر کشورتان، خیر مردمتان و پیشرفت علمی در کشور، به راه بیندازید.
در این دو، سه قرن اخیر، متأسفانه ما از لحاظ علمی خیلی عقب بودهایم. در این دو، سه قرن اخیر، بزرگترین گناه و تقصیر را حکّام کردند که استعدادها را از بین بردند. ما نمونههایش را سراغ داریم. البته تا اواخر صفویه خوب بود؛ شاید مقداری بعد از صفویه هم نمونههایی پیدا میشد که از لحاظ پیشرفت علمی و پرورش افکار بزرگ، دانشمندان بزرگی پیدا شدند؛ اما بعد دیگر بتدریج همینطور از بین رفت. اوّلاً مشوّق وجود نداشت؛ نه به آن صورت مشوّقِ تحصیل علم وجود داشت؛ نه مشوّق به معنای استفاده کننده وجود داشت. در این زمینهها، نمونههای زیادی هست که میتوان تکتک و مورد به مورد در بخشهای مختلف مطرح کرد. مثلاً در زمینه ساخت سلاح، در همان دوران اوّلِ قاجاریه، یک صنعتگر، سلاحِ پیشرفته