بیانات سال 78


من قشر جوان است و در میان قشر جوان، فرزانگان و نخبگان و اهل دانش و فرهنگ و علم و معرفت و کتاب و نوشتن و گفتن و فهمیدن و پیش رفتن. البته حجابِ مسؤولیتهای مملکتی جلوِ بسیاری از اینها را میگیرد؛ یعنی خود ما هم نمیتوانیم این حجاب را بدریم و به آن نقطه مرکزىِ سخنِ دل برسیم. بنابراین حرفهای زیادی وجود دارد و به قول شاعر مشهدی ما: « یک سینه حرف، موج زند در دهان ما ». چون میخواهم بحث ما تا آن‌جا که ممکن است، کوتاه باشد، بعد فرصت بدهم که سؤالات مکتوب شما بیاید و به آن سؤالات پاسخ دهم، به‌نظرم رسید که موضوع بحث را یک موضوع صددرصد دانشجویی قرار دهم و آن عبارت است از آنچه که امروز به آن، حرکت دانشجویی، یا جنبش دانشجویی گفته میشود؛ یا به تعبیر بهتر و رساتری که میتوان برایش انتخاب کرد: بیداری دانشجویی و احساس مسؤولیت دانشجویی. این مقوله بسیار مهمّی است؛ صددرصد هم دانشجویی است. چرا میگوییم صددرصد دانشجویی است ؟ چون بسیاری از احساسات، درخواستها و انگیزه‌ها ممکن است در قشر دانشجو وجود داشته باشد، اما به خصوصیت دانشجویی او ارتباط مستقیمی نداشته باشد؛ مثل دغدغه شغل. شاید دانشجویی وجود نداشته باشد که دغدغه شغل و آینده نداشته باشد؛ لیکن این به حیثیّت دانشجویىِ دانشجو ربطی ندارد. این مربوط به هر جوانی است؛ دانشجو هم نباشد، این دغدغه را دارد. یا مثلاً دغدغه ازدواج و تشکیل خانواده، که البته از این مورد، حضّار

«4»