میکند؛ این فکر و اندیشهای که برای یک ملت اینقدر عمیق است، آیا چیزی است که شما بتوانید به این آسانی آن را از این ملت بگیرید !؟ اینقدر کارشناسان اطّلاعاتی شما ابله و سطحینگر و سادهلوحند !؟ شما ندیدید آن روزی که بر همه چیزِ این ملت مسلّط بودید - دانشگاه دست شما بود؛ حکومت دست شما بود؛ شاه در مشت شما بود؛ دولت و نخستوزیر و وزرا بر کشیده خود شما بودند؛ در این مملکت هرچه میخواستید، در روزنامهها نوشته میشد؛ هر سیاستی که میخواستید، اتّخاذ میشد؛ یک روحانی جرأت نداشت در گوشه فلان مسجد علیه امریکا یک کلمه حرف بزند؛ اگر حرف میزد، او را به زندان میبردند؛ البته روحانیون جرأت میکردند، میگفتند و زندانش را هم میکشیدند؛ اما اختناق تا این حدّ بود - آن روز، همین روحانیت، همین دین، همین ملت مسلمان، همین جوانان مؤمن، توانستند آن بلای تاریخی را بر سر شما امریکاییها درآورند و این کشور با این عظمت را از چنگ شما بیرون بشکند ! امروز که قدرت، متعلّق به این اسلام است، متعلّق به این جوانان است - همه چیز در دست اسلام است - شما خیال میکنید خواهید توانست این ایمان و این دین را از مردم بگیرید !؟ زهی خیال باطل ! زهی اشتباه در فهم و در برداشت ! همیشه خوشبختانه دشمنان ما چوب اشتباهات خودشان را خوردهاند؛ این بار هم چوب اشتباهات خودشان را میخورند؛ منتها من و شما باید حواسمان جمع باشد و غفلت نکنیم. فقط تنها توصیهای که