رکن دوم، دروغ به افکار عمومی دنیا بود. این دروغ به افکار عمومی دنیا، یکی از آن حرفهای عجیب است. این قدر اینها بهوسیله رسانههای صهیونیستی که دست یهودیها بود، دروغ گفتند - هم قبل از آن و هم بعد از آن، این دروغها گفته میشد - که به خاطر همین دروغها بعضی از سرمایهداران یهودی را گرفتند ! خیلیها هم دروغهای آنها را باور کردند. حتّی این نویسنده فیلسوف اجتماعی فرانسوی - « ژان پلسارتر » - را نیز که خودمان هم در جوانی چندی شیفتهی این آدم و امثال او بودیم، فریب دادند. همین « ژان پلسارتر » کتابی نوشته بود که بنده در سی سال قبل آن را خواندم. نوشته بود: « مردمی بی سرزمین، سرزمینی بیمردم »! یعنی یهودیها مردمی بودند که سرزمینی نداشتند؛ به فلسطین آمدند که سرزمینی بود و مردم نداشت ! یعنی چه مردم نداشت ؟ یک ملت در آنجا بود و کار میکرد. شواهد زیادی هم هست. یک نویسنده خارجی میگوید در سرتاسر سرزمین فلسطین، مزارع گندم مثل دریای سبزی بود که تا چشم کار میکرد، دیده میشد. سرزمین بیمردم یعنی چه !؟ در دنیا اینطور وانمود کردند که فلسطین یک جای متروکه مخروبه بدبختی بود؛ ما آمدیم