همه محبّ و مشتاق این شخصیت عظیمند. البته این در صورتی است که از او چیزی شنیده باشند؛ آنهایی که نشنیدند و نمیدانند، طبعاً خارجند.
در اینجا یک نکته وجود دارد و آن این است که ما معمولاً وقتی شخصیتها یا خصوصیّات را به صورت جمعبندی شده از دور مینگریم، آنها را ستایش میکنیم؛ اما وقتی نزدیک میشویم و پای عمل و پای پیروی به میان میآید، دچار مشکل میشویم. عیب کار آحاد بشر این است. اگر همان قدری که مردم دنیا به عدالت و به انصاف و به شجاعت امیرالمؤمنین، به طرفداری از مظلوم که در او بود، به طرفداری از حقیقت که در او بود، به ظلم ستیزی که در او بود، علاقه و محبّت دارند، چنانچه در مقام عمل، خود را به این خصوصیّات نزدیک میکردند - ولو یک قدم - دنیا گلستان میشد؛ اما ما آدمها - یعنی همین ما، همین امثال بنده؛ آدمهایی که اینطور از دور امیرالمؤمنین را ستایش میکنیم - در جایی در زندگی و در قضاوت معمولی خودمان، به یکی از همین کارهایی که از امیرالمؤمنین ستایش میکنیم؛ یا از کسی که میخواهد راه امیرالمؤمنین را برود، برخورد کنیم، معلوم نیست که دیگر آن قدر ستایش