بیانات سال 78


درباره امیرمؤمنان میپردازم؛ در خطبه دوم هم راجع به مسأله فلسطین و وضعیت امروز مسلمانان و تکلیف اسلامی و انسانیمان عرایضی عرض خواهم کرد.

امیرالمؤمنین علیه‌السّلام جزو چهره‌های جذّاب تاریخ است. انسان شاید کمتر شخصیت تاریخی را بتواند پیدا کند که به قدر امیرالمؤمنین علی بن ‌ابی طالب علیه‌السّلام در میان همه آحاد بشر - نه فقط ملت اسلام - دلباخته داشته باشد. چه بسیار غیر مسلمانانی که اسلام و حتّی پیامبر اسلام را قبول ندارند؛ اما به علی علیه‌السّلام عشق میورزند؛ به او احترام میکنند و او را ستایش میکنند. مسلمانان و بخصوص شیعیان هم که نسبت به آن بزرگوار، چه تکریم و تعظیمی در دل و جان و ذهن خودشان قائلند ! در بین ما شیعیان و آحاد مسلمین، کسانی هستند که عامل به احکام اسلامی هم نیستند؛ اما امیرالمؤمنین را بزرگ میشمارند. این برای چیست ؟ این به خاطر آن است که مجموعه خصوصیّات والای انسانی در این بزرگوار به قدری زیاد بوده است که هرکس که از علی علیه‌السّلام چیزی شنیده است، در مقابل این خصوصیّات خاضع است. فقط یک دسته استثناء هستند که آنها علی را میشناسند؛ اما با او دشمنند. آنها کسانی هستند که با مبانیای که این انسان بزرگ برای آن جهاد کرده و همه عمر را صرف کرده است، به‌شدّت دشمنند؛ طبعاً با سربازِ اوّلش هم دشمنند. یا در آن دوره‌های اوّل، کسانی که زخم خورده از آن شمشیر بیانعطاف و آن انسان آشتیناپذیر با بدی و زشتی بودند، با او دشمن بودند، والاّ آدمهای با انصاف و انسانهای فطری،

«2»