بیانات سال 78


انسانِ امروز، با انسانِ هزار سال قبل، با انسان ده‌هزار سال قبل، از لحاظ نیازهای اصلی هیچ تفاوتی نکرده است. نیازهای اصلی انسان این است که: امنیت میخواهد، آزادی میخواهد، معرفت میخواهد، زندگی راحت میخواهد، از تبعیض گریزان است، از ظلم گریزان است. نیازهای متبادر زمانی، چیزهایی است که در چارچوب اینها و زیر سایه اینها ممکن است تأمین شود. این نیازهای اصلی، فقط به برکت دین خداست که تأمین میشود ولاغیر. هیچکدام از این « ایسم » های جهانی، از این مکتبهای بشری و از این اسمهای پر زرق و برق نمیتوانند بشر را نجات دهند. گیرم که توانستند مادیّات - یعنی پول، آن هم قدر مطلق پول - را برای عدّه‌ای از مردم فراهم کنند. آیا این شد نیاز بشر !؟ امروز نیاز بشر این است که در فلان کشور، تولید ناخالص ملی به فلان مبلغ میلیاردی سربزند؛ در حالی که این تولید ناخالص ملی نمیتواند جواب غذای بسیاری از مردم همان جامعه را هم بدهد !؟ آیا این کافی است !؟ آیا ما دنبال این هستیم !؟

چه فایده‌ای دارد که کشوری ثروتمند باشد؛ اما در آن گرسنگان زیادی وجود داشته باشند. تولید بالا داشته باشد؛ اما تبعیض و تفاوت در جامعه وجود داشته باشد. عدّه‌ای باشند که بتوانند با کمک آن ثروتی که این کشور دارد، بر جمع کثیری از مردم ظلم کنند، زور بگویند و آنها را استثمار نمایند ! برای این، انسان جا دارد کار کند !؟ برای این، انسان باید فداکاری کند ؟ فداکاری، برای عدالت و آزادی و شادی و بهجت روح انسانی است و اینها را دین تأمین

«9»