مطهّری را آوردن و از او تجلیل زبانی کردن هم چندان مفید نیست؛ اگر دنبال آن، غور در آثار او نباشد. بروند کتابهای او را بخوانند، آثار او را طبقهبندی کنند و در میدان فکر و اندیشه، همچون یک مشعل از آن استفاده نمایند.
درباره معلّمان و کارگران باید عرض کنم که این دو قشر، شریفترین یا لااقل باید گفت جزو شریفترین اقشار هر جامعهای، بخصوص جامعه ما هستند. معلّم هم در واقع یک کارگر است. یکی از فاخرترین کارها را معلّمان انجام میدهند که کار تعلیم و تربیت و تولید انسان کامل است. کارگران هم به نوبه خود، هم اهل علمند، هم اهل عملند؛ زیرا اگر کارگر به کار خود عالم و دانا نباشد، کاری انجام نمیگیرد. مجموعاً این دو قشر، مجموعهای از علم و عملند؛ یعنی دو ارزش والا. خدمات این دو قشر هم به کشور ما، خدمات کمنظیری است. بنده، هم در دوران قبل از انقلاب نقش معلّمان و نقش کارگران را به یاد دارم و هم در آن سالهای اوّل پیروزی انقلاب که اگر کارگران مؤمن ما نبودند، دهها توطئه در این کشور به وقوع میپیوست که هر کدام آنها میتوانست کشور را به مشکلاتی دچار کند. معلّمان هم عیناً همینطور بودند. در دوران جنگ نیز، هم معلّمان و هم کارگران، در ترتیب صفوف مقدّم جبهه، در تقویت