نشاط و شور بر چهره شما که مظهر صفا و لطافت جوانی شماست، برای ما زیباتر است. با همین نشاط است که ایمان و پایههای اعتقادی مستحکم شما خواهد توانست سالهای متمادی - دهها سال - شما جوانان را به سمت آرمانها حرکت بدهد.
من امروز مطالبی را که فکر کردم با شما در میان بگذارم، به سه قسم تقسیم کردم:
قسم اوّل، چند جمله معنوی است؛ برای این که همین فضای لطیف روحانی - که شما خودتان آن را خلق کردهاید - ادامه پیدا کند. یک جمله درباره مسألهی سیاسی امروز و همیشه انقلاب؛ یک جمله درباره نگاه به دین؛ یک نصیحت هم در پایان به همه جوانان - هم به شما، هم به جوانانی که بعداً این سخن را خواهند شنید - عرض خواهم کرد.
آن جمله معنوی را از شیخ صفیالدّین اردبیلی اقتباس کردم؛ همین عارفِ عالمِ مفسّر و دانای معارف دین که قرنهاست در شهر شما خفته است. از شیخ صفیالدّین پرسیدند: شیخنا ! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم؛ چرا ؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سورهی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: « لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر »؛ ( ۱ ) او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا ؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحلهای از