بیانات سال 79


ضرورت پیدا میکند، بسیج در خط مقدّم قرار میگیرد. جنگ، یکی از این میدانها بود. لذا شما ملاحظه میکنید در دوران جنگ که صدها هزار بسیجی به میدان رفتند. بعضی از اینها جوان بودند، بعضی پیر بودند، بعضی نوجوان بودند، بعضی شهری بودند، بعضی روستایی بودند، بعضی کارگر بودند، بعضی دانش‌آموز بودند، بعضی دانشجو بودند، بعضی کاسب بودند، بعضی روحانی بودند، بعضی استاد دانشگاه بودند، بعضی هنرمند بودند، بعضی متخصصین بودند، بعضی پزشک بودند؛ اما همه بسیجی بودند.

بسیج، عبارت است از مجموعه‌ی عظیمی از انسانهایی که در میدان خطر، در میدان مجاهدت، در میدان تلاش - هر گونه تلاشی - آن‌جایی که به گذشت، به اغماض از استراحت و آسایش، به اخلاص در اقدام و عمل احتیاج دارد، پیشقدم است. این معنای بسیج است. بسیج، در جنگ پیشقدم بود؛ در آن‌جایی هم که پای سازندگی به میان می‌آید - اگر میدان بدهند - پیشقدم است؛ در آن‌جایی هم که خدمات عمومی مطرح میشود - اگر درخواست کنند - پیشقدم است؛ در آن‌جایی هم که مسأله‌ی آبروی نظام در انتخابات و امثال آن مطرح است، پیشقدم است. هرجا یک حضور مخلصانه‌ی شجاعانه لازم است، میتوان بسیج را در آن‌جا

«2»